English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (432 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
hansard U صورت جلسات رسمی پارلمان انگلیسی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
parliamentary U مصوب پارلمان دارای پارلمان فراکسیون
hereford U نوعی گوساله گوشت قرمز ازنژاد انگلیسی که صورت سفیدی دارد
fax U غیر رسمی روش ارسال و در یافت تصاویر به صورت دیجیتالی روی خط تلفن یا رادیو
faxing U غیر رسمی روش ارسال و در یافت تصاویر به صورت دیجیتالی روی خط تلفن یا رادیو
faxes U غیر رسمی روش ارسال و در یافت تصاویر به صورت دیجیتالی روی خط تلفن یا رادیو
faxed U غیر رسمی روش ارسال و در یافت تصاویر به صورت دیجیتالی روی خط تلفن یا رادیو
chapter-house U ساختمان جلسات
anglicization U انگلیسی منشی اتصاف بصفات و خصوصیات انگلیسی
nonresident U بدون شرکت در جلسات
anglicism U اصطلاح زبان انگلیسی انگلیسی مابی
seminarian U دانشجویی که در جلسات بحث وتحقیق شرکت میکند
commonest U پروتکلی که به صورت رسمی توسط ISO تنظیم شده برای انتقال اطلاعات مدیریتی شبکه در شبکه
commoners U پروتکلی که به صورت رسمی توسط ISO تنظیم شده برای انتقال اطلاعات مدیریتی شبکه در شبکه
common U پروتکلی که به صورت رسمی توسط ISO تنظیم شده برای انتقال اطلاعات مدیریتی شبکه در شبکه
vacation sittings U جلسات دادگاه که در فاصله دو اجلاس برای کارهای مهم و ضروری تشکیل میشود
inventory U از چیزی صورت برداشتن صورت ریز مواد اولیه موجودی انبار صورت تحریرترکه متوفی
parliaments U پارلمان
parliament U پارلمان
membership of the parliament U عضویت پارلمان
speaker of parliament U رئیس پارلمان
parliaments U مجلس شورا پارلمان
parliament U مجلس شورا پارلمان
Capitol U عمارت پارلمان ایالتی
lobbyists U کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
lobbyist U کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
lobbyer U کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
lime juicer U ملوان انگلیسی انگلیسی
scheduler U امکان نرم افزاری که به کاربر امکان مدیریت جلسات , قرار ملاقاتها یا استفاده از منابع میدهد.
anglicizing U انگلیسی ماب شدن انگلیسی ماب کردن
anglicised U انگلیسی ماب شدن انگلیسی ماب کردن
anglicises U انگلیسی ماب شدن انگلیسی ماب کردن
anglicising U انگلیسی ماب شدن انگلیسی ماب کردن
anglicize U انگلیسی ماب شدن انگلیسی ماب کردن
anglicizes U انگلیسی ماب شدن انگلیسی ماب کردن
anglicized U انگلیسی ماب شدن انگلیسی ماب کردن
bigben U ساعت بزرگی که بر برج پارلمان لندن نصب شده است
roundheal U عضو پارلمان انگلیس درزمان شارل یکم که سرش را ازته میزد
returning U گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
returns U گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
returned U گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
return U گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
roundhead U نماینده پارلمان انگلیس دردوره شارل اول و عضو فرقه مسیحیان کویکر
parliamentarism U سیستمی که در ان قوه مجریه درمقابل پارلمان جوابگو ومسئول اعمال خود باشد
officiary U مامور رسمی مقام رسمی
reviewed U بازدید رسمی یاسان رسمی
reviewing U بازدید رسمی یاسان رسمی
review U بازدید رسمی یاسان رسمی
reviews U بازدید رسمی یاسان رسمی
officious U نیمه رسمی شبهه رسمی
solemn form U در CL تصدیق وصیتنامه یا از طریق رسمی یعنی در دادگاه است یا ازطریق غیر رسمی یا عادی است که توسط دفاتر اسنادرسمی به عمل می اید
local U چاپگری که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است و نه به صورت منبع اشتراکی در شبکه
locals U چاپگری که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است و نه به صورت منبع اشتراکی در شبکه
printers U وسیلهای که داده ورودی به صورت الکتریکی را به صورت قابل خواندن چاپ شده تبدیل میکند
printer U وسیلهای که داده ورودی به صورت الکتریکی را به صورت قابل خواندن چاپ شده تبدیل میکند
exchange devaluation U تنزل رسمی قیمت ارز تضعیف رسمی ارز
plastic bubble keyboard U صفحه کلید که کلیدهای آن به صورت حبابهای کوچک روی ورقه پلاستیکی هستند که در صورت انتخاب مدار را کامل می کنند
packets U روش ارسال داده روی شبکه گسترده به صورت بستههای کوچک که بعدا به صورت درست سوار می شوند در مرحله دریافت
packet U روش ارسال داده روی شبکه گسترده به صورت بستههای کوچک که بعدا به صورت درست سوار می شوند در مرحله دریافت
numeric U که در بسیاری صفحه کلیدهای کامپیوتر به صورت گروه جداگانه برای واد کردن حجم زیادی از داده به صورت اعداد به کار می رود
barrage jamming U تولید پارازیت به صورت پرده ممانعتی پخش پارازیت به صورت توده وسیع
watts U واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
watt U واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
discretionary U آنچه در صورت نیاز لازم و در صورت عدم نیاز زیادی باشد
knuckle bow U انگلیسی
limeys U انگلیسی
British U انگلیسی
johnny U انگلیسی
Britisher U انگلیسی
english woman U زن انگلیسی
Britishers U انگلیسی
English U انگلیسی
Englishmen U انگلیسی
Englishwoman U انگلیسی
Briton U انگلیسی
Britons U انگلیسی
Englishwomen U انگلیسی
knuckle guard U انگلیسی
Englishman U انگلیسی
limey U انگلیسی
middle english U انگلیسی تا 0051میلادی
British U زبان انگلیسی
HMS U کشتی انگلیسی
english opening U گشایش انگلیسی
english self taught U خوداموز انگلیسی
english speaking U انگلیسی زبان
lime juicer U کشتی انگلیسی
jardin anglais U باغ انگلیسی
johnny U مرد انگلیسی
English altar U محراب انگلیسی
english system U سیستم انگلیسی
cleat knob U دگمه انگلیسی
cleat U عایق انگلیسی
english billiards U بیلیارد انگلیسی
after the english f. به سبک انگلیسی ها
association croquet U کروکه انگلیسی
redcoat U سرباز انگلیسی
arabic numeral U اعداد انگلیسی
tommy atkins U سرباز انگلیسی
anglophile U انگلیسی دوست
In simple (plain) English. U به انگلیسی ساده
ale U ابجو انگلیسی
anglicization U انگلیسی مابی
is a monetary sign U انگلیسی است
king's english U انگلیسی اصیل
in plain english U به انگلیسی ساده
common low U سیستم حقوقی انگلستان که ازحقوق مدنی و حقوق کلیسایی متمایز است زیرا این قسمت از حقوق انگلستان از پارلمان ناشی نشده عرف و عادت حقوق عرفی
broken english U انگلیسی دست و پا شکسته
large white U خوک سفید انگلیسی
zed U تلفظ انگلیسی حرف Z
English bond U آجر چینی انگلیسی
The English speaking-countries. U کشورهای انگلیسی زبان
uniting U سکه قدیم انگلیسی
unites U سکه قدیم انگلیسی
unite U سکه قدیم انگلیسی
english words U واژه ها یا لغات انگلیسی
english thread U پیچ و مهره انگلیسی
anglicise U انگلیسی ماب کردن
anglo saxon U نژاد انگلیسی وساکنسونی
eeglish persian dictionary U فرهنگ انگلیسی به فارسی
anglicise U انگلیسی ماب شدن
He is good at English. U انگلیسی اش خوب است
limey U سرباز یا ملوان انگلیسی
limeys U سرباز یا ملوان انگلیسی
The English - speaking world. U دنیای انگلیسی زبان
structured english U انگلیسی ساخت یافته
half and half U نوعی ابجو انگلیسی
old english U زبان انگلیسی قدیم
shropshire U نژادی از گوسفند بی شاخ انگلیسی
wiltshire U نژاد گوسفند سفیدرنگ انگلیسی
D, d (D's, d's) U حرف چهارم الفبای انگلیسی
draftier U املای انگلیسی واژهی drafty
pounded U واحد مسکوک طلای انگلیسی
pounds U واحد مسکوک طلای انگلیسی
s U نوزدهمین حرف الفبای انگلیسی
In my broken English . U با انگلیسی دست وپا شکسته ام
center spot U نقطه مرکزی بیلیارد انگلیسی
n U چهاردهمین حرف الفبای انگلیسی
pounding U واحد مسکوک طلای انگلیسی
q U هفدهمین حرف الفبای انگلیسی
o U پانزدهمین حرف الفبای انگلیسی
I U نهمین حرف الفبای انگلیسی
gringos U بیگانه خصوصا انگلیسی یا امریکایی
A, a (A's, a's) U حرف اول الفبای انگلیسی
d U حرف چهارم الفبای انگلیسی
C, c (C's, c's) U حرف سوم الفبای انگلیسی
thoroughbred U هر نوع اسب انگلیسی اصیل
gringo U بیگانه خصوصا انگلیسی یا امریکایی
thoroughbreds U هر نوع اسب انگلیسی اصیل
cee U نام سومین حرف انگلیسی
pound U واحد مسکوک طلای انگلیسی
English is not a hard language . U انگلیسی زبان سختی نیست
F, f (F's, f's) U حرف ششم الفبای انگلیسی
Q, q (Q's, q's) U حرف هفدهم الفبای انگلیسی
G, g (G's, g's) U حرف هفتم الفبای انگلیسی
H, h (H's, h's) U حرف هشتم الفبای انگلیسی
anglicising U باداب و رسوم انگلیسی درامدن
He speaks English fluently. U انگلیسی راروان صحبت می کند
I, i (I's, i's) U حرف نهم الفبای انگلیسی
J, j (J's, j's) U حرف دهم الفبای انگلیسی
K, k (K's, k's) U حرف یازدهم الفبای انگلیسی
M, m (M's, m's) U حرف سیزدهم الفبای انگلیسی
N, n (N's, n's) U حرف چهاردهم الفبای انگلیسی
T, t (T's, t's) U حرف بیستم الفبای انگلیسی
S, s (S's, s's) U حرف نوزدهم الفبای انگلیسی
R, r (R's, r's) U حرف هجدهم الفبای انگلیسی
English U مربوط به مردم وزبان انگلیسی
O, o (O's, o's) U حرف پانردهم الفبای انگلیسی
anglicizing U باداب و رسوم انگلیسی درامدن
anglicizes U باداب و رسوم انگلیسی درامدن
anglicized U باداب و رسوم انگلیسی درامدن
draftiest U املای انگلیسی واژهی drafty
anglicist U متخصص اصطلاحات و قواعدزبان انگلیسی
draughtier U املای انگلیسی واژهی drafty
draughtiest U املای انگلیسی واژهی drafty
anglomania U شیفتگی برای اداب انگلیسی ها
draughty U املای انگلیسی واژهی drafty
L, l (L's, l's) U حرف دوازدهم الفبای انگلیسی
E, e (E's, e's) U حرف پنجم الفبای انگلیسی
anglicised U باداب و رسوم انگلیسی درامدن
anglicises U باداب و رسوم انگلیسی درامدن
english garden U پارک انگلیسی [قرن هجدهم]
anglicize U باداب و رسوم انگلیسی درامدن
british english U زبان انگلیسی رایج درانگلستان
breman system U سیستم برمن در گشایش انگلیسی
B, b (B's, b's) U حرف دوم الفبای انگلیسی
P, p (P's, p's) U حرف شانزدهم الفبای انگلیسی
f U ششمین حرف الفبای انگلیسی
k U یازدهمین حرف الفبای انگلیسی
h U هشتمین حرف الفبای انگلیسی
his english is weak U مایه انگلیسی اوکم است
l U دوازدهمین حرف الفبای انگلیسی
sten U مسلسل سبک 9 میلمتری انگلیسی
em U نام حرف m یامیم انگلیسی
m U سیزدهمین حرف الفبای انگلیسی
english speaking people U مردم یا ملل انگلیسی زبان
j U دهمین حرف الفبای انگلیسی
g U حرف هفتم الفبای انگلیسی
e U پنجمین حرف الفبای انگلیسی
rom U دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان قطعه ROM با فرفیت بالا استفاده میشود. داده به صورت دودویی ذخیره میشود به صورت سوراخهای حکاکی شده روی سطح آن که سپس توسط لیزر خوانده می شوند
chargeable accessions U استخدام به صورت پرسنل کادر استخدام به صورت پیمانی
Recent search history Forum search
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1Potential
1in order to improve
2off-season
2off-season
1معنی field housing در محصولات صنعتی چیست؟
1معنی لغت overfit
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com